گفتند که عاشقی و دیوانهنهای
در باب خیال و خم ابروی کهای
گفتند بگو؛ به قصد قربت گفتم
سید علی الحسینی الخامنهای
..............
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ خامنه ای
حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُــمْ خامنه ای
خراسانی ترین سید مخور غم / بسیجی ها حواریون عشقند
سلام، من خیلی خوشحالم، شاید بگین چرا که باید به قول معروف بگم که خبر آمد خبری در راه است و سرخوش آن دل که از آن آگاه است.
اما این دفعه فرق می کنه، بله رهبرمون دارن به شیراز تشریف می یارن و ما هم شب و روز نداریمو و همش لحظه شماری میکنیم که قدم مبارکشون به شهر ما باز بشه.
راستی یه ارزو هم دارم اون هم اینکه وقتی به شعر ما میان با عنایتی که دارند یه کم پیگیر حادثه انفجار شده و به خانواده شهدا و به خصوص دو شهید جدید سری بزنند.
فساد دربار (2)
پژوهشگر: روحالله حسینیان
چکیده: به گفته فریده دیبا: «محمدرضا خیلی لذت میبرد که گروهی از فرماندهان عالیرتبه ارتش با آن لباسهای پرزرق و برق جلو او صف میکشیدند و به ترتیب دست او را میبوسیدند». گاهی «در مراسم رسمی یا میهمانیها ... افسران عالیرتبه ارتش دست و یا حتی کفش محمدرضا را میبوسیدند.» شاه چنان به دستبوسی معتاد شده بود که خودش «دستش را دراز میکرد» تا اطرافیان ببوسند...
بقیه متن را در ادامه مطلب بخوانید
ادامه مطلب...
فساد دربار پهلوی(1)
چکیده: یکی از عوامل بروز نارضایتی های گسترده از رژیم شاه، فساد بیحد و حصر دربار بود. فساد اخلاقی، تکبر و تفرعن، فساد جنسی، فساد مالی و فساد دینی تمام تار و پود دربار را در نوردیده بود. در حقیقت، فسادی که با ظهور رژیم پهلوی همزاد دربار بود، در پایان دوران حکومت پهلوی به صورت یک فرهنگ حاکم درآمد. در ابتدا رژیم سعی میکرد فساد دربار را به دلایل فرهنگی و هراس از واکنش های خشمگینانهی مردم مخفی نگه دارد. همین امر موجب شد تا خاندان سلطنت خود را از مردم پنهان نمایند و کم کم رابطه باریک خود را با مردم قطع کنند. همین تغییرات سبب گردید دربار به اشرافیت و طبقهای تبدیل شود که هیچ رشتهای میان آنان و مردم تنیده نباشد.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید
ادامه مطلب...
نوار قرمز غزه ! دهان زخم فلسطین !
ترا محاصره کردند چکمه های شیاطین
ترا محاصره کردند تا غریب بمیری
به این محاصره لعنت ، به این معامله نفرین
کدام صلح ؟ که نوزاد نارسی است به شیشه
و غزه مادر محزونی ایستاده به بالین
و هر شهید فلسطین ستارهای شد و پر زد
که این چنین شود ای غزه آسمان تو تزیین
نوار خون و گل اشک اگر نبود ، برادر !
نبود این همه رویای کودکان تو رنگین
کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد
کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر ، به پایین!
جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا-
امید بسته به خورشید روزهای پس از این ...
مکان و اقامتگاه امام عصر(عج) کجاست؟!
صاحب الامر(ع) در میان مردم رفت و آمد می کند، در بازار قدم می زند، لکن او را نمی شناسند تا زمانی که خداوند به وی اذن دهد تا خود را معرفی کند.
احادیث بسیاری درباره اقامتگاه امام عصر(عج) وجود دارد؛ بعضی به مکان اشاره می کنند و برخی برای حفظ جان ایشان این امر را مسکوت باقی می گذارند.
در میان مسائل مختلفی که پیرامون مباحث مهدویت مطرح است، مکان و محل زندگی حضرت از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. با بررسی روایاتی که در این زمینه وجود دارد در می یابیم این روایات به سه دسته تقسیم می شوند:
1.برخی ازآن ها محل خاصی را تعیین نمی کند و جایگاه حضرت را در بیابانها و کوهها معرفی می کند. از آن جمله، حضرت مهدی(عج) به پسر مهزیار می فرماید: فرزند مهزیار! پدرم امام حسن(ع) از من پیمان گرفت... و فرمان داد که برای سکونت، کوه های سخت و سرزمین های خشک و دور دست را برگزینم. (1) این بخش از روایات گویای آن است که حضرت از حوزه دسترسی مردم به دور است و به سختی و دشواری زندگی می کند و کسی از محل زندگی وی آگاه نیست.
2. برخی روایات، منطقه خاصی را به عنوان محل سکونت آن حضرت نام می برند و محدوده آن را نیز تعیین می کنند:
الف. مدینه و پیرامون آن: ابی بصیر می گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: صاحب الزمان را عزلت و غیبتی است که در آن، نیرومند است به سی نفری که با حضرت هستند و وحشت و تنهایی را از وی دور می کنند و خوب جایگاهی است مدینه. (2)
روایت دیگری است که مکان حضرت را کوه رضوی، در اطراف مدینه نام می برد. راوی می گوید: با امام صادق(ع) از مدینه خارج شدیم، به روحاء اطراف مدینه که رسیدیم، حضرت نگاهش را به کوهی دوخت و مدت زمانی ادامه داد... و فرمود: این کوه، «رضوی» نام دارد. خوب پناهگاهی است برای خائف امام زمان (عج) در غیبت صغری و کبری. (3)
ب. مکه و پیرامون آن: از برخی روایات استفاده می شود که آن حضرت در مکانی به نام ذی طوی پیرامون مکه زندگی می کند و از همان جا نیز همراه یارانش قیام خواهد کرد. امام باقر(ع) فرمود: امام زمان(عج) را غیبتی است در بعضی از دره ها و اشاره کرد به منطقه ذی طوی. (4) در ادامه این روایت و روایات دیگر، محل ظهور و خروج آن حضرت و مرکز تجمع یاران و دوستان وی نیز، همین منطقه یاد شده است. (5)
3. دسته سوم اخباری است که مانند دسته اول، جایگاهی خاص را نام نمی برد، ولی از وی به عنوان فردی که با مردم حشر و نشر دارد و به گونه ناشناس زندگی می کند، نام برده است.
امام صادق(ع) می فرماید: صاحب الامر(عج) در میان مردم رفت و آمد می کند، در بازار قدم می زند، لکن او را نمی شناسند تا زمانی که خداوند به وی اذن دهد تا خود را معرفی کند... (6)
بین این سه دسته از روایات، تضاد و تنافی نیست. نام بردن مکانی خاص، با زندگی به شکل ناشناس قابل جمع است. انتخاب کوه ها و مکانهای دست نیافتنی در حال ضرورت و نیاز نیز امری طبیعی و موافق با اصل تقیه است. (7)
پی نوشت:
1. غیبة طوسی ص 266
2 . بحارالانوار، ج 52 ص 153 اصول کافی، ج1، ص 340
3. غیبة طوسی، ص 162
4 . غیبت نعمانی ص 182
5 . همان ص 315
6 . همان ص 164
7. چشم به راه مهدی، ص 351