دلم از دست همه گرفته ...
بخوانید تا شاید غربت تنهاییتان تازه شود به مشتی آب
از تمام کسانی که کلاهشان برای سرشان گشاد است
از هویت های میز نشان
از تمام کرهایی که سمعک هایشان مارک مصلحت خورده
از وعده های سرخرمن
از نادیدنی های دیدنی
از تمام کسانی که رسالت خون را تنها در رساندن اکسیژن به سلول ها می دانند
از تمام خون هایی که رنگین ترند
از آنان که آزادگی را در اسارت بی بند و باری به بند می کشند
از آنان که عشق را به بهانه Love ، سه طلاقه کرده اند
از تمام کسانی که در لغتنامه ذهنشان ، بین مظلوم و توسری خور علامت تساوی است
از کوفیانی که دم به ساعت می گویند: أین الطالب بدم المقتول به کربلا
از تمام آنان که فکر می کنند کوفیان شاخ داشتند
از تمام آنان که فکر می کنند طلحه ، ذبیر ، عمروعاص و ... دم داشتند
از تمام آنان که دین و سیاست را از هم جدا می دانند
از آنان که شهدا را در موزه ها گذاشته اند
از زنان مرد صفت
از مردان زن صفت
از تمام آنان که نون والقلم و ما یسطرون را نان تفسیر می کنند
از تمام آنان که بین نماز و نرمش ، تفاوتی قائل نیستند
از آنان که بی حجابند
از آنان که خود حجابند
از آنان که تاسوعا و عاشورا را تنها در تقویم جستجو می کنند و کربلا و کوفه و شام را تنها در نقشه
از آنان که چشم به فردا دوخته اند و امروز را فراموش کرده اند
از آنان که کلفتی گردن خود را بیش از نیروی ذوالفقار می دانند
از چشم هایی که در صفین ، تنها قرآن سر نیزه ها را دیدند و در کربلا و کوفه و شام ، تنها قرآن سر نیزه را ندیدند
از آنان که قرآن را بر نیزه کردند
از آنان که نی را به گیتار می فروشند
از آنان که با شنیدن نام خردل ، به یاد چاشنی غذا می افتند
از آنان که با شنیدن نام موج ، به یاد جزایر هاوایی می افتند
از آنان که با شنیدن نام توپ ، مارادونا در خاطرشان زنده می شود
از آنان که نمی بینند و می گذرند و از آنان که می بینند و می گذرند
از آنان که از آب زلال ، آب می خورند و از آب گل آلود نان
از اسب های نانجیب
از مورچه های تنبل و بیکار
از اشترانی که از شتر بودن ، تنها کینه ورزیدنش را یاد گرفته اند
از خرس هایی که از خرس بودن ، تنها بخل ورزیدنش را فرا گرفته اند
از آنان که درد دلشان را به درد شکمشان فروخته اند
از آنان که منتظرند محرم گردد ، از یاد برده اند کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا
از آنان که چوب محمل و سر حضرت زینب (س) را دیدند ، اما منبر و منطق او را ندیدند
از آنان که غنایم جنگی را در زمان صلح ، از شهدا می گیرند
از آنان که حضور همه کس را حس می کنند جز خدا
از آنان که از همه شرم می کنند جز خدا
از تمام شهوترانانی که عجوزه سه طلاقه امیرالمؤمنین (ع) را تنگ در آغوش گرفته اند
از آنان که بازی می دهند
از آنان که بازی می خورند
از بازی ها! از بازی ها! از بازی ها!
دلم از دست همه گرفته ...
به نقل از حیدر (وبلاگ تخصصی اسلحه)