زنده به گور کردن در قرن بیستویکم!
بعضی قربانیان ایدز در گینه نو در آفربقا توسط خانواده و اقوامشان که توانایی نگهداری از آنها را ندارند، زنده به گور میشوند.
به گزارش بازتاب به نقل از خبرگزاری فرانسه، مارگارت مارابه، یک مددکار بهداشتی حاضر در این کشور که 5 ماه است در منطقهای دور افتاده در این کشور مشغول نگهداری از بیماران ایدزی است، گفت که او خود شاهد دفن زنده 5 بیماری بوده که در حال دفن شدن هنوز نفس میکشیدهاند.
وی که داوطلبانه برای یک سازمان بهداشتی کار میکند، گفت: یکی از آنها در حال دفن مادرش را صدا میزد.
وی ادامه داد: من از آنها پرسیدم چرا این کار را انجام میدهید و آنها جواب دادند، اگر این بیماران را زنده بگذاریم ممکن است در اثر غذا خوردن و زندگی مشترک با آنها، ما هم دچار شده و جان خود را از دست بدهیم.
روستاییان به او گفته بودند که زنده به گور کردن این بیماران، امری رایج و معمولی است.
مارابه از دولت گینه و سازمانهای بینالمللی خواسته تا برای ترویج برنامههای مبارزه با ایدز در این گونه مناطق دور افتاده، به سرعت وارد عمل شوند.
مقامات و محققان گفته اند که مردم بعد از مرگ ناگهانی جوانان که آلوده به این بیماری واگیر شدهاند، همسرانشان را متهم به جادوگری کرده و آنها را شکنجه کرده و در مواردی میکشند.
گرزارش اخیر سازمان ملل نشان داد، گینه نو در حال روبهرو شدن با یک فاجعه در مورد این بیماری است که بر اساس آن، 90 درصد آلودگی منطقه اقیانوسیه، مربوط به این کشور است.
آلودگی به HIV در این کشور از سال 1997 تا کنون سالانه رشدی 30 درصدی داشته است و به طور تخمینی حدود 60 هزار نفر در سال 2005 به این بیماری آلوده بودهاند
اسناد خصومت یکی از دشمنان امامعصر(ع) با جشن نیمهشعبان
شیعه در طول تاریخ با امید زنده بودن و انتظار ظهور منجی، عامل امید و نیروی حرکتبخش این او در مقابل گردنکشان تاریخ بوده و هست و به همین دلیل، وقتی استعمار به عمق نیروی این عامل واقف شد، در صدد خشکاندن اساس آن برآمد که فرقهسازی از آن جمله است و ایجاد بهائیت، نماد آشکار آن به شمار میرود.
بهائیان به عنوان دشمنترین دشمنان حضرت ولیعصر(عج) با هرچه که ذرهای یاد آن امام غایب از نظر را زنده سازد، به شدت مخالفت میورزند و میکوشند همه کانونهای مهدوی را با خشونت هرچه تمامتر، نابود سازند.
اکنون پس از گذشت چندین سال از تلاشهای بیوقفه و سازمانیافته آنها در ایران که پایگاه اصلی و مهم شیعه به شمار میرود، اسناد متعددی وجود دارد که عمق خصومت آنها از یک سو و وحشتشان از گسترش روزافزون فرهنگ انتظار را نشان میدهد
در این بخش، پنج سند را که به گونهای با این موضوع مرتبط است، و در سایت بازتاب درج شده میخوانیم.
در سند اول، مقابله پرویز ثابتی، مقام امنیتی و بهائی معروف، با گروهی از مردم را میبینیم که حکم مراجع تقلید مبنی بر تحریم استفاده از پپسیکولا را که متعلق به ثابت پاسال بهائی بوده، تکثیر و توزیع میکنند. وی در متنی دستنویس و با قید «خیلی فوری» و «سری»، شمشیر را از رو میکشد و به همه ساواکها دستور میدهد متخلفان «تحت تعقیب قرار گیرند».
سند دوم، مربوط به بیستم خرداد 1342، یعنی پنج روز پس از کشتار وحشیانه 15 خرداد است که محفل بهائیان ایران با ارسال نامه زیر به سرتیپ بهائی خسروانی، آجودان مخصوص شاه و یکی از عوامل سرکوب قیام ملت در 15 خرداد که بعدها به درجه سپهبدی ارتقا یافت، از او صمیمانه قدردانی میکند. همچنین در نامه مزبور، تعابیری را برای مردم و روحانیت به کار برده که قلم از ذکر آن شرم میکند.
با نقل متن کامل تقدیرنامه مذکور، بدین وسیله پیشاپیش از همه مردم رشید ایران و امت امام خمینی(ره) به دلیل چاپ این نامه اهانتبار پوزش میطلبیم.
در سند سوم، میبینیم که شهید حاج اسماعیل رضایی در راه مبارزه با بهائیت و برگزاری جشنهای پرشکوه نیمه شعبان و همچنین احداث مسجد صاحبالزمان(عج) در مقابل کارخانه پپسی کولا، جان خویش را از دست داد.
سند چهارم نیز بخشنامهای است که در مجله رسمی بهائیان ایران درج شده و در آن به بهائیان ابلاغ کرده که دقت کنند تا در کارتهای عروسیشان از عناوینی همچون «در ظل توجهات حضرت امام عصر عجلالله تعالی فرجه» که متعلق به ادیان عتیقه! [منظور اسلام بوده] است، استفاده نشود.
سند پنجم، نامهای مربوط به بالاترین مرجع بهائیان در قاره آسیا، یعنی ایادی امرالله در آسیاست که به محفل ملی بهائیان ایران ارسال داشته و در آن شدیدا انتقاد کرده که چرا در تلویزیون ایران ـ که در آن زمان، یعنی سال 1342 در تملک بهائیان بود و ریاست آن را ثابت پاسال بهائی بر عهده داشت ـ فرا رسیدن نیمه شعبان را تبریک گفته است.
سند شماره 1
نخستوزیری
سازمان اطلاعات و امنیت
تلگراف: خیلی فوری
تاریخ 22/2/52
شماره: 1288/312
سری
اخیرا عدهای از عناصر ماجراجو و سودجو، فتوائیه آیتالله شریعتمداری را در مورد تحریم خرید و فروش نوشابههای شرکت «پپسیکولا» تکثیر و بین مردم توزیع مینمایند. دستور فرمایید عوامل توزیع فتوائیه شناسایی و ضمن احضار و تذکر در تکثیر و توزیع آن جلوگیری به عمل آورند.
ضمنا چنانچه به تذکرات داده شده وقعی ننهادند، به جرم تحریک و اخلال در نظم و امور جاری کشور تحت تعقیب قرار گیرند. نتیجه اعلام [شود].
ثابتی
سند شماره 2
تشکر از جلاد تهران
نمره: 123/خ
تاریخ: 6 شهر النور 120 مطابق 20/3/1342
تیمسار سرتیپ پرویز خسروانی
فرماندهی ژاندارمری ناحیه مرکز
تاریخ یکصد و بیست ساله جهان بهائی به خصوص در ایران، همواره مشحون از شهادت نفوس و تاراج دارایی و اموال آنان به دست اراذل و اوباش و به تحریک ارباب عمائم [= روحانیون] و یا افرادی نادان بوده است، ولی در خلال صفحات این تاریخ، همواره ستارههای درخشانی در مقامات دولتی وجود داشتهاند که با توجه به وظایف اساسیه وجدانیه و اجتماعی خود، نوعدوستی و عدالتگستری نموده و به کرات مانع تجاوز رجاله و یا علما، بدعمل شدهاند در اثر همین حسن تشخیص و میهندوستی و نوعپروری واقعی آنان، درواقع آبروی کشور مقدس ایران تا اندازهای محفوظ مانده و از سوءشهرتی که دیگران ایجاد نمودهآند، کاسته شده است.
زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار نیز در جلوگیری از تجاوز اراذل و اوباش و رجاله کرارا در سنین اخیره در این محفل مذکور شده، به خصوص در این ایام که بحمدالله اولیای امور نیز به رأیالعین، سوءعمل جهلای معروف به علم [= روحانیت مبارز] را مشاهده کرده و هر دیده منصفی رذالت و جهالت و پستی فطرت این افراد را گواهی میدهد.
یقین است عموم دوستداران مدنیت و علم و اخلاق و دیانت، زحمات تیمسار را با دیده احترام و تقدیر نگریسته و تاریخ امر بهائی آن جناب را در ردیف همان چهرههای درخشان حافظ و نگهبان مدنیت عالم انسانی ثبت و ضبط خواهد نمود.
با رجای تأیید ـ منشی محفل
سند شماره 3
ثابت پاسال، عامل قتل طیب
موضوع: بهائیان
تاریخ وصول خبر: 5/11/44
با یکی از بهائیان که در شرکت ملی نفت کار میکند، بر حسب تصادف برخورد کردم. او میگفت که ثابت پاسال، سرمایهدار معروف، مجرم واقعی اعدام طیب بوده و این طور شرح میداد که ثابت پاسال [ناخوانا] اعلیحضرت همایون شرفیاب به عرض رسانیده که طیب، مسبب خراب کردن گورستان بهائیان و گلستان جاوید شده. برای تکمیل این اطلاعات از سوابق ذهنی که در تابستان گذشته [ناخوانا] سال سروستانی کارمند فرهنگ داشتیم که میگفت، بهائیان انتخاب جزیره [صحیح: حظیره] القدس [ناخوانا] که چند سال قبل مسلمانها خراب کردند، از مدرسه فیضیه قم گرفتم و از چند ماه قبل از اتخاذ فروش [ناخوانا] بهائیان شیراز شنیدم که میگفت: ما نه فقط انتقام گذشته را گرفتیم، بلکه موضوع بهائی را تا مرحله اصلاحات ارضی ادامه دادیم. میخواست موضوع اصلاحات ارضی را یک موضوع امری و پیشگوییشده تلقی کرده و آن را از بهائیان بداند. به طور کلی بهائیان بحرانهای چند ماهه گذشته ایران و اختلافات دولت و روحانیون [ناخوانا] بهائیان در لندن میدانند.
سند شماره 4
تذکر پیرامون کارتهای عروسی بهائیان
ابلاغات محفل
درباره کارتهای عروسی احباء
گاهی مشاهده شده که در کارتهای دعوتی که برای عروسی (مخصوصا) در شهرستانها تهیه میشود، احبای الهی از کارتهای دعوت ملل و ادیان سالفه که با عبارت فرضا (در ظل توجهات حضرت امام عصر عجل الله تعالی فرجه) یا امثال ذلک تهیه و شروع میشود، استفاده میفرمایند. مقرر فرمایید به عموم یاران عزیز آن سامان ابلاغ فرمایند که مطلقا از این قبیل کارتها استفاده ننموده و از ذکر هر نوع عبارتی که بتوان از آن تظاهر به ادیان عتیقه[!] را استنباط نمود، خودداری فرمایند.
سند شماره 5
تبریک نیمه شعبان، مایه کمال تأسف بهائیت
محفل مقدس روحانی ملی بهائیان ایران
از قرار اطلاعاتی که به این هیأت رسیده، در شب نیمه شعبان از طرف مؤسسه تلویزیون تبریک به عموم شیعیان جهان گفته شده است. چون این دستگاه منتسب به امرالله [= بهائیت] است، مایه کمال تأسف شد که چرا از طرف مؤسسه تلویزیون به چنین اقدامی مبادرت گردیده است؟
متمنی است از جناب آقای حبیب ثابت تحقیق شود که چگونه کارکنان آن مؤسسه به چنین عملی مبادرت ورزیدهاند و برای جلوگیری از این قبیل اقدامات، چه رویهای را اتخاذ نمودهاند؟
ایادی امرالله در آسیا
اختصاص بودجه 17.5 میلیارد دلاری پنتاگون، برای تحقیقات سری نظامی
به گزارش چاینا ویو انتظار میرود پنتاگون در سال آینده 17.5 میلیارد دلار صرف تحقیقات سری نظامی آمریکا و برنامههای آن کند. بر اساس این گزارش چنین هزینهای بزرگترین سرمایهگذاری پنتاگون در برنامههای سری اینچنینی را رقم خواهد زد.
به گزارش موعود صرف هزینه بر روی تحقیقات سری تنها جزئی از "بودجه سیاه" درخواستی پنتاگون برای سال 2008 است.
ارتش همچنین 14.4 میلیارد دلار نیز برای خرید صلاحهای محرمانه و سایر تجهیزات درخواست کرده است.
مدعی دروغین امام زمان در بازداشت پلیس
فردی که با ادعای واهی مدعی شده بود امام زمان است در جنوب استان فارس توسط پلیس بازداشت شد.
بخشدار گراش امروز جمعه در گفتوگو با فارس در مورد چگونگی این رویداد گفت: فردی به نام احمد راهپیما امروز بعد از اقامه نماز جمعه در جمع مردم مدعی شده امام زمان است.
علی اکبر ساکت افزود: مردم بعد از این ادعا به دور او جمع شده و در همین اثنا به 110 خبر میدهند و پلیس نیز او را دستگیر و به کلانتری منتقل میکند.
وی با بیان اینکه این فرد از تعادل روانی برخوردار نیست، اضافه کرد: تحقیقات کامل در مورد پیشینه این فرد تا فردا شنبه و باز شدن دادگاه متوقف خواهد بود.
راهپیما در پاسخ به این سئوال که آیا این فرد پیش از این سابقه چنین ادعاها یا رفتارهای خاصی داشته است، گفت: همه چیز منوط به بازگشائی دوایری مانند آگاهی، دادگستری و حضور مراجع تحقیق کننده است، تا آن زمان نمیتوان هیچ صحبتی را بهصورت قاطع انجام داد، اما مشخصاً این فرد تعادل روانی ندارد.
وی تصریح کرد: وی تا زمان رسیدگی به موضوع در بازداشت پلیس باقی خواهد ماند.
دکتر بونو: گمشدهام را دراسلام یافتم
یک فرانسوی مسلمان شده گفت: پس از سیر در فرقههای مختلف و مانوس بودن با عرفانهای گوناگون، گمشدهام را در اسلام یافتم.
دکتر یحیی بونو در گفتوگو با ایسنا، در تشریح روند مسلمان شدنش اظهار داشت: من فرانسوی هستم ولی چون پدرم نظامی بود و به عنوان ماموریت در آلمان به سر میبرده است، در آلمان متولد شدهام و در ده سالگی به فرانسه آمدم.
وی گفت: از نوجوانی همواره در یک جستوجوی معنوی بودم؛ ابتدا به مسیحیت روی آورده بودم ولی چیزی را که مرا راضی کند، نیافتم؛ وجود یکسری تناقضات میان روحیهی انجیل و رفتار مردم مسیحی کلیساهای مسیحی خصوصا کلیسای کاتولیک، مرا از این دین دور میکرد.
بونو ادامه داد: به دلیل نیافتن مطلوب خود در مسیحیت از آن کاملا روی برگردان شده و به حرکت هیپی گرویدم. طرفداران این حرکت افرادی بودند که با پشت کردن به تمدن غرب مدرن، دنبال یک گمشده میگشتند.
وی با بیان این که هیپیها به طرف شرق دور مثل هند و تبت گرایش داشتند، گفت: گاهی نیز گرایشاتی به ایدهی سرخپوستان در آمریکای لاتین رغبت پیدا میکردم و به طور کلی از ادیان توحیدی، اسلام، یهودیت و مسیحیت گریزان شده بودم.
بونو گفت: در سن 20 سالگی با کتابهای یک فیلسوف فرانسوی به نام «رنه گنون» که از جمله اولین فرانسویهای مسلمان بود، آشنا شدم. ایشان حدود 20 جلد کتاب در مباحث متافیزیک، توحید، نقد تمدن مدرن و نقد معنویات دروغین نگاشته بود که موجب جلب توجه میشدند.
بونو ادامه داد: کتابهای گنون که مبتنی بر بیان سیر عرفانی عقلانی بود چنان در من اثر گذاشت که ناگزیر از پذیرش اسلام شده و از آن استقبال کردم.
وی که در سن 22 سالگی اسلام را پذیرفته است، یادآور شد: در همین سالها با آثار هانری کربن فیلسوف بزرگ فرانسوی و نیز شخصیت وکتاب «احمد حمپاته با» استاد طریقهی تیجانیه که از شیعیان پنهان است، خوی گرفته و مانوس شدم و با تاثیری که این شخص و کتابهایش در من گذاشت، مذهب شیعه را برگزیدم.
وی خاطرنشان کرد: با وجود علاقهای که در من نسبت به اسلام پیدا شده بود، در رشتهی زبان و ادبیات عرب و اسلام شناسی مشغول به تحصیل شدم.
این مستبصر فرانسوی با بیان این که تا این سالها هرگز نام امام خمینی (ره) را نشناخته بودم، افزود: ما تحت تاثیر تبلیغات غرب گمان میکردیم حرکت ایشان صرفا سیاسی و مخالف با گرایش فلسفی و عرفانی بوده و بر اساس خواستههای قدرتطلبانه صورت میگیرد.
وی اضافه کرد: در سالی که میخواستم رسالهی دکترای خود را شروع کنم، یکی از دوستان لبنانی من که صاحب کتابفروشی بود، دو کتاب از تالیفات امام خمینی(ره) را به من معرفی کرد. این دو کتاب «شرح دعای سحر» و «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» بودند.
بونو اذعان داشت: وقتی عنوان کتاب حضرت امام (ره) را مشاهده کردم، گمان کردم که شاید این کتاب سیاسی است ولی وقتی آن را کمی مطالعه کردم، دیدم سرشار از عرفان جوشان الهی است.
وی تصریح کرد: چنان شیفته امام (ره) شدم که برای زدودن حجاب از چهرهی ایشان تصمیم گرفتم تز دکترای خود را در زمینهی آثار فلسفی و عرفانی حضرت امام(ره) ارائه کنم تا این که شاید بتوانم حقی که ایشان بر گردنم داشت، جبران کنم.
بونو با اشاره به این که در آن زمان در فرانسه کسی نبود که استاد راهنمای من باشد، خاطرنشان کرد: یکی از استادان اعلام آمادگی کرد که در مسایل فنی مرا کمک کند ولی همچنان استاد راهنما در مسایل محتوایی نداشتم.
وی گفت: به همین دلیل به ایران سفر کردم و برای اولین بار به دیدار استاد جوادی آملی رفتم. ایشان استاد سیدجلالالدین آشتیانی را به عنوان استاد راهنما به من معرفی کردند. بنده که قبلا نام این استاد را در آثار هانری کربن مشاهده کرده بودم، با شیفتگی به سراغ او رفتم، وقتی به خدمت او رسیدم، به من گفت "شما سه ماه در کلاسها شرکت کنید و اگر موفق بودید میتوانید ادامهی تحصیل بدهید".
بونو اظهار داشت: با علاقهای که به مباحث عرفانی و فلسفی داشتم، هفت سال در محضر درس استاد آشتیانی شاگردی کردم و توانستم رسالهی دکتری خود را به پایان برسانم.
وی با بیان تحقیقات علمی خود در این زمینه گفت: هماکنون مشغول تالیف، ترجمه و تفسیر قرآن کریم به زبان فرانسوی هستم که جلد اول آن در 600 صفحه به چاپ رسید و به عنوان کتاب اول قرآنی سال نیز انتخاب شده است. این مجموعه جمعا در 7 جلد در یک پروژهی 20 ساله به اتمام خواهد رسید. ضمن این که مشغول ترجمهی تعدادی از تالیفات امام خمینی(ره) نیز هستم.
این مستبصر که در برنامههای برون مرزی صدا و سیما به عنوان مبلغ مذهبی مباحث دینی را ارائه میکند گفت: در این برنامهها ترجمهی ادعیه و مباحث تفسیری و... به زبان فرانسوی را ارائه میدهم.
وی تصریح کرد: ما باید بتوانیم حجابی که بر چهرهی اسلام در رسانههای غربی کشیده شده است را بزداییم و سیمای ناب آن را عرضه کنیم.
بونو در بخش دیگری از گفتوگویش، به خبرنگار ایسنا گفت: بنده از آن وقتی که در درسهای استاد آشتیانی حاضر شدم، در ایران اقامت کردهام و هم اکنون محل سکونت اصلی من مشهد است زیرا نمیتوانم از امام رضا (ع) جدا شوم.
بونو ادامه داد: البته هر سال چندین بار نیز برای دیدار با دوستان و فامیل و فعالیتهای تبلیغی و ادامهی تحقیقات علمی به فرانسه سفر میکنم و در سال تحصیلی جدید آتی در فرانسه خواهم بود.
وی همچنین به وجود مشکلات زندگی برای مسلمانان در فرانسه اشاره و عنوان کرد: هم اکنون من چون مسلمان شدهام نمیتوانم در دانشگاه فرانسه تدریس کنم و با وجود این که توانستهام بهترین تز دکترا را دریافت کنم، از تدریس در دانشگاه محروم شدهام و حتی کرسی تدریس هانری کربن را به خانمی دادهاند که آن وقت هیچ تزی نداشته است.
بونو اضافه کرد: بعضی از مسوولان وزارت آموزش به استادان بنده گفته بودند که اگر فلانی بخواهد تدریس کند به تدریس صرف و نحو عربی در یکی از دبیرستانها مشغولش میکنیم!
وی با اشاره به این که پس از اسلام آوردن من، عدهای به دست خداوند مسلمان شدند، گفت: سعی کردم معارف اسلامی را به دیگران برسانم و آنان نیز استقبال کردند و هم اکنون نیز مانند من مسلمان هستند.
وی تصریح کرد: بنده در حقانیت این مسیری که نسبت به پذیرش اسلام داشتهام، تردیدی ندارم و آن را با جان و دل پذیرفتهام.
بونو با اشاره به وظیفهی خطیر مسلمانان در عصر حاضر یادآور شد: ما نباید فرصتها را بسوزانیم و باید بتوانیم از شرایط ویژهای که در کشورهای اسلامی مثل ایران و لبنان و عراق پیش آمده، استفاده لازم را کنیم.
وی، بزرگترین خطر اسلام را از جانب خود مسلمانان خواند و گفت: دشمنان بیرونی اسلام تا زمانی که میبینند مسلمانان به جان هم افتادهاند و برای قتل یکدیگر اقدام میکنند، خاطرشان آسوده خواهد بود و لازم نمیبینند مستقیما به مبارزه با اسلام برخیزند.
بونو، اختلاف درونی مسلمان و تبدیل آنان به طوائف و فرقههای مختلف را موجب ضعف قدرت مسلمانان خواند و گفت: خاموش کردن این آتش فتنه فقط در دست مسلمانان است و مسلمانان باید با درک موقعیت مهم تاریخی در رفع مشکلات، اقدام جدی کنند.
وی تصریح کرد: جمع میان معنویت و عقلانیت کلید حل مشکلات مردم و رمز پیروزی تبلیغ اسلام در سراسر جهان است و اولویت کار باید بر این اساس تنظیم شود.
بونو یادآور شد: صرف بحثهای سیاسی و اقتصادی نمیتواند معرف حقیقی اسلام باشد این زبان در خارج از مرزهای ایران سودآور نخواهد بود. از طرف دیگر بیان مسایل عرفانی محض نیز میتواند مضر باشد زیرا قابلیت برداشتهای مختلف را دارد. پس باید عقلانیت را ضمیمهی آن کنیم و با تکیه بر جمع این دو، چهرهی حقیقی اسلام را ارائه کنیم.
لازم به اشاره است که موعود در شماره49 خود مصاحبه مفصلی با دکتر بونو انجام داد که با عنوان غربت در غرب منتشر شد. برای دیدن مطلب مذکور اینجا را کلیک نمایید.
انتقاد یو.اس.ای.تودی از رویکرد ضددینی هالیوود
روزنامه آمریکایی "یو اسای تودی" در مقالهای اعتراف کرد: ماباید بپذیریم که بازنگری و بازبینی پیامهای پنهان در تولیدات نژادپرستانه و ضد دینی هالیوود فقط و فقط باعث تخریب این سینما شده است.
به گزارش ایرنا از پایگاه سینمای ایران، این روزنامه نوشت: سیاستگذاران کاخ سفید که پس از شکست درافغانستان و عراق به فکر استفاده از ابزاری همچون صنعت فیلم برای پیشبرد برنامههای بیسرانجام خود در این کشورها و خاورمیانه که اکثر مردمش را مسلمانان و یا مسیحیان معتقد تشکیل میدهد، کردند نیز باید به یاد داشته باشند که امکان بهره مندی از چینین موقعتی هم نمیتواند آنها را در این کشورها صاحب قدرت و نفوذ بیچون و چرا کند.
روزنامه یواسای تودی یادآورشد:اصولا حمله به باورهای مذهبی و دینی تنها استراتژی است که نتیجه معکوس دارد واین با وجود تبلیغاتی است که صنعت فیلمسازی آمریکا، برضد اسلام و جامعه اسلامی میکند.
این نشریه درادامه نوشت: اگر چه نمیتوان نقش و تاثیرگذاری غیر قابل انکار صنعت فیلمسازی را برافکار عمومی و فرهنگسازی انکار کنیم اما برخی از منتقدان براین اعتقادند که تنها دلیل ناکامی صنعت فیلمسازی آمریکا در این عرصه واقعیت نداشتن تمام تبلیغها و جوسازی هایی است که علیه این گروه از مردم میشود اگرچه گاهی در تصویر به آن گریز زده شده است.
این روزنامه آمریکایی تصریح کرد: در بسیاری از موارد نیز به این نتیجه رسیدهاند به هیچ وجه نمیشود که امکانات و قدرت گروههای اسلامی را نادیده گرفت و درصدد ضربه زدن به آنها آن هم از طریق ساخت فیلمهایی که هیچ گاه پشتوانه درست نداشته وندارند ، برآمد.
mouood.org