»» اسلام زیر هجمه
وهابی ها در ایران چه می کنند؟ |
|
|
|
یکی از اصلی ترین حامیان مالی مدارس وهابی ایران فردی در کشور امارات است که تمام دارایی اش از طریق تجارت سیگار «وینستون لایت» به دست آمده است.
اگر چه اهل سنت ایران ، صدها سال است در کنار اهل تشیع تعامل متقابل احترام آمیزی دارند اما طی چند سال اخیر تحرکاتی در برخی مناطق سنی نشین برای ایجاد تقابل با شیعه از طریق آموزه های وهابیت آغاز شده که اخیرا" این تحرکات رشد فزاینده ای گرفته است. نکته جالب اینکه همزمان با این حرکت های افراطی گرایانه به نام اهل سنت ، هر از چند گاهی ، جزوات و کتب حاوی اهانت به باورهای اهل سنت از جانب برخی گروه های خاص که اتفاقا" با نظام شیعی ایران در تقابل هستند توزیع می شود که این دو حرکت به صورت مکمل یکدیگر در ایجاد تقابل سنی و شیعه عمل می کنند.
تاسیس مدارس وهابی به نام اهل سنت اسناد و مدارکی وجود دارد که نشان می دهد در برخی استان های مرزی کشور ، برخی مدارس دینی که به نام اهل سنت تاسیس شده ، نسبتی با آموزه های نحله های شناخته شده اهل سنت نداشته و تعالیم آنها صددرصد وهابی است و عمدتا" متمرکز بر آموزش عقاید ضد شیعی هستند.دانش آموزانی که دوره راهنمایی را پشت سر می گذارند، با مدرک سیکل وارد این مدارس که دوره ای 4 ساله دارند، می شوند. این مدارس بصورت شبانه روزی با امکانات رفاهی عالی اداره می شوند. دانش آموزان از صبح تا بعد از ظهر در این مدارس به سر می برند و برای اینکه از مدارک رسمی تحصیلی نیز عقب نمانند، در دبیرستان های شبانه دولتی ثبت نام می کنند و تا اخذ مدرک دیپلم ادامه تحصیل می دهند. در این 4 سال، عقاید و تفسیرهای عقیدتی وهابیت را به عنوان عقاید صحیح به دانش آموزان تزریق می شود و بعد از چهار سال فازغ التحصیل می شوند. چون دراین مدارس بنیه دروس عربی دانش آموزان قوی می شود، عده ای پس از 4 سال به مدارس تربیت معلم و رشته دبیری می روند، اما عده ای دیگر از این دانش آموزان به مدارس بالاتر وهابیت - بعضا" در خارج ایران- اعزام می شوند تا مدارج عالی تر را کسب کنند. در کنار مدارس دینی وهابی ها، این گروه توانسته اند دبیرستان هایی غیرانتفاعی نیز ایجاد کنند تا بهتر بتوانند دانش آموزان را کنترل کنند. نتیجه فعالیت این مدارس وهابی طی چند سال اخیر این بوده که توانسته اند در دانش آموزان و طلاب استحاله و دگرگونی ایجاد کرده و سنی های اشعری و شافعی را به وهابی های دو آتشه تبدیل کنند.
مدارس وهابی ازکجا تامین می شوند؟ وهابی ها داخل ایران از نظر مالی پیوند محکمی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خصوصا" عربستان سعودی و امارات متحده عربی دارند. آنها احساسات مردم این کشورها را نیز را نسبت به شرایط اهل تسنن در جمهوری اسلامی ایران تحریک می کنند و با مظلوم نمایی عنوان می کنند که ما تحت فشار هستیم و عقاید اهل سنت ایران درتنگنا قرار دارد. یکی از بزرگ ترین کشورهای حامی این تفکر، عربستان سعودی است. یکی از بزرگترین پشتوانه های مالی وهابیون ایران در کشور امارات متحده عربی، فردی است که تمام دارایی هایش از طریق خرید و فروش سیگار«وینستون لایت» کسب کرده است. جالب است که برخی روحانیون وهابی اصولا" کشیدن سیگار را حرام می دانند.
تفاوت اهل سنت با وهابیون بی انصافی است اگر فرقه افراطی و تکفیری وهابیت را به اهل سنت نسبت دهیم. وهابیت یک مرام عقیدتی است و هیچ ارتباطی به مذاهب شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی ندارد. اینها مذاهبی فقهی هستند در حالی که وهابیت، یک مرام تکفیری عقیدتی است. اغلب اهل سنت ایران در استان های کردستان و هرمزگان و سیستان و بلوچستان شافعی و اشعری بوده و شدیدا" از فعالیت وهابی ها نگرانند. حتی اهالی برخی از مناطق اهل سنت از نظام جمهوری اسلامی ایران انتظار دارند که با وهابی ها برخورد کند.برهمین مبنا، عده ای ازعلمای اهل سنت نیز نگرانی خود را از تحرکات این گروه اعلام کرده اند و گفته اند که عقاید خود را از جانب آموزه های افراطی آنها در خطر می بینند.
مسائل فراروی جمهوری اسلامی ایران متاسفانه برخی مسئولین کشور هنوز شناخت دقیقی از فرقه وهابی ندارند و فرق یک روحانی سنی و وهابی را تشخیص نمی دهند. نکته دیگر اینکه هنوز خط مشی مشخصی در برخورد با این گروه تندرو دیده نمی شود. گاهی اوقات میان امام جمعه شهرستان و مقامات کشوری نظیر فرماندار در برخورد با فعالان این گروه ، رفتار دوگانه ای را شاهد هستیم. به طورکلی درعقیده وهابی ، شیعه کافر و مشرک است و مال و جانش حرمت ندارد . در همین راستاست که فردی مثل عبدالمالک ریگی ده نفر را می کشد و عین خیالش هم نیست. با این روند انتظار فاجعه های بزرگ تری در آینده دور از ذهن نیست . یا اینکه چند سال پیش، وهابی ها وارد قبرستان اهل سنت بندرعباس شدند و تمام سنگ قبرها را خراب کردند و بهانه اشان این بود که سنگ قبر مظهر بت پرستی است و در مسلک ما حرام است. این در حالی است که در عقیده تشیع ، حتی وهابی هم مشرک تلقی نمی شود و مسلمان قلمداد می گردند. جهان نیوز
|
ما را یاری کنید ()
نویسنده متن فوق: » کمیل ( چهارشنبه 86/5/24 :: ساعت 6:14 عصر )
»» فساد در رهبران مسیحیت
کلیسای لوتران همجنسبازی کشیشان را مجاز اعلام کرد! |
|
|
|
بزرگترین مرکز کلیسای لوتران اعلام کرد روحانیان همجنسباز لوتران قادر به ادامه فعالیتهای معنویشان هستند.
به گزارش موعود به نقل از رویترز کلیسای اوانجلیک لوتران آمریکا در جلسهی سالیانه خود توافقنامهای صادر کرد که در آن به اسقفها دستور داده شد از جریمهی انضباطی کشیشانی که مرتکب "روابط همجنس" شدهاند بپرهیزند.
این توافق با آرای 538 در برابر 431 نفر به تصویب رسید.
این کلیسا که 4.8 ملیون نفر عضو دارد پیش از این به همجنسبازان نیز اجازه ایفای نقش کشیشی داده بود، اما به شرطی که از این کار پرهیز کنند.
صدور چنین اعلامیهای خشم سایر کلیساها، بخصوص کلیسای انگلستان را برانگیخته است.
به نظر میرسد چنین اعلامیهای، آن هم از سوی یک مرکز دینی، گامی تازه در مشروعیت بخشیدن به عمل لواط که در تمام ادیان از آن نهی شده است، باشد.
|
ما را یاری کنید ()
نویسنده متن فوق: » کمیل ( چهارشنبه 86/5/24 :: ساعت 6:11 عصر )
»» باربی نماد غرب
باربی، عروسکی با الگوی غربی |
|
|
|
چیزی که در تجربه تاریخی اندلس ثبت شده بود و موجب شکست تدریجی مسلمانان با استفاده از اهرم افساد زنان و دختران گردیده بود. عروسک باربی پدیده ای است که در همین راستا طراحی شده و این نوشته سعی دارد تا نگاهی اجمالی به ابعاد و تاثیرات آن داشته باشد و زمینه تامل بیشتر افراد نسبت به این پدیده ی فرهنگی- سیاسی- اقتصادی را فراهم آورد.
تأمل در باب چگونه زیستن مساله ای است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول ساخته و از گذشته های دور تاکنون متفکران و اندیشمندان بسته به جهان بینی و مبانی فکری خویش پاسخ های گوناگونی را در این زمینه ارائه نموده اند. این موضوع تا آنجا پیش رفته که امروزه با توجه به ارتقاء سطح آگاهی و دانش بشری، به شیوه های مختلف زیستن و یا به تعبیر سبک های مختلف زندگی منجر شده است. سبک هایی که همه ابعاد زندگی بشر در یک اجتماع و جامعه را در بر گرفته و تعریف مشخص از آن ارائه نموده است.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و ظهور دو بلوک شرق و غرب به رهبری شوروی و ایالات متحده آمریکا، صحنه جنگ بین دو ابرقدرت تغییر یافته و جنگ سرد آغاز شد؛ جنگی که زمین درگیری آن نه مثل گذشته محدود بود و نه مشخص؛ جنگی که نه با فکر نظامیان بلکه با طرح ریزی استراتژیست های دو طرف طراحی و با به کارگیری سلاح فرهنگ، هنر و رسانه انجام می گرفت و این آمریکا بود که به واسطه برتری اش در حوزه های ذکر شده به مرور از رقیب خود پیشی گرفت.
در این میان ظهور انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی، نه غربی و پیدایش موج بیداری اسلامی در بین مسلمانان جهان- متاثر از این انقلاب- و تجربه ی تلخ شکست در پی تهاجم نظامی، دولتمردان ایالات متحده را بیش از پیش وادار نمود تا به شیوه ی دیگری از جنگیدن بیاندیشند و این بار جدی تر به عرصه های غیر نظامی جنگ روی آورند. لذا مساله سبک زندگی مورد توجه سیاستمداران ایالات متحده آمریکا قرار گرفت. مجموعه ای که بوسیله آن بتوان برای لحظه لحظه زندگی مردم برنامه داشت؛ یعنی چگونگی خوراک، پوشاک، تفریح، معماری، ارتباط با دیگران، لوازم زندگی و ... بر همین اساس پدیده سبک زندگی آمریکایی موضوعیت یافت. در این میان توجه ویژه برنامه ریزان به نقش زنان و دختران در ترویج فرهنگ مورد نظر، حائز اهمیت و تامل است.
چیزی که در تجربه تاریخی اندلس ثبت شده بود و موجب شکست تدریجی مسلمانان با استفاده از اهرم افساد زنان و دختران گردیده بود. عروسک باربی پدیده ای است که در همین راستا طراحی شده و این نوشته سعی دارد تا نگاهی اجمالی به ابعاد و تاثیرات آن داشته باشد و زمینه تامل بیشتر افراد نسبت به این پدیده ی فرهنگی- سیاسی- اقتصادی را فراهم آورد.
عروسک ها اسباب بازی هایی هستند در هیات انسانی و به طور عمده به شکل یک دختر طراحی و ساخته می شوند. عروسک ها به دلیل شکل انسانی خود توانایی ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری فراوانی بر روی ذهن دختربچه ها دارند. باید توجه داشت که عروسک هرگز قادر نیست احساساتی را که در دختران برمی انگیزاند در پسران نیز تحریک نماید و این نه به توانایی عروسک که به سرشت و روحیات متفاوت پسران و دختران بازمی گردد. کریستیانف سومرز در همین رابطه می گوید: شرکت تولید اسباب بازی «هسبرو» درصدد بود یک خانه عروسکی را از نظر بازاریابی و مطلوبیت برای پسران و دختران امتحان کند، ولی خیلی زود مشخص شد که واکنش دختران و پسران در مقابل محصول یکی نیست. دختران شروع به لباس پوشاندن به عروسک، بوسیدن آن ها و خانه بازی می کردند در حالی که پسران اسباب بازی ها را از سقف خانه بیرون می انداختند.
نکته ی بسیار مهم، کارکرد الگویی و تربیتی عروسک است. چرا که در حساس ترین مقطع سنی یعنی در دوران کودکی مورد استفاده قرار گرفته و نقش بسیار موثری در الگوسازی ذهنی دختربچه ها آن هم در قالبی عاطفی و دوست داشتنی دارد. باید توجه داشت که عروسک ها در پایین ترین مرحله کمک می کنند که کودکان به یک تصویر کامل بدنی دست پیدا کنند. مادران نیز از کارکرد واسطه ای عروسک برای آموزش دختران در اموری همچون غذا خوردن، حمام کردن و آرامش و ... بهره می برند. اما به تناسب رشد سنی دختران، عروسک ها در آموزش نقش های اجتماعی و نمایش تفکیک جنسیتی و فهم کودک از وظایف آینده خویش نقش بارزی را ایفا می کنند.
کمپانی متل در سال 1945 توسط زوج هندلرومت در ایالت کالیفرنیای جنوبی آمریکا تاسیس شد این شرکت، ابتدا قاب عکس تولید می کرد و سپس به ساخت مبلمان خانه و در نهایت به تولید اسباب بازی روی آورد. در 1959 به دلیل علاقه دختر هندلر به عروسک های کاغذی، طرح ساخت عروسک را دنبال کردند که منجر به عقد قرارداد برای دریافت امتیاز عروسک آلمانی لی لی شد. عروسک لی لی در واقع برگرفته از شخصیت و اندام و چهره زن خیابان گرد آلمانی به همین نام بود. عروسک آلمانی لی لی به عنوان یک قطعه کلکسیونی فقط به بزرگسالان به ویژه به کلکسیونرهای اسباب بازی فروخته می شد. کمپانی متل امتیاز عروسک لی لی را از آلمان خرید و پس از تغییراتی، صورتبندی نژادی آن را به نژاد "آنگلوساکسون" همانند کرد و به تولید انبوه آن در آمریکا اقدام نمود.
این عروسک تغییر نژاد یافته ( به نژاد آمریکایی- انگلیسی انگلوساکسون) باربی لقب گرفت. باربی اسم خلاصه شده باربارا دختر کوچک رییس کمپانی متل یعنی آقای هندلر بود. باربی به زودی در صف اول اسباب بازی دختران در غرب قرار گرفت. در سال 1959 هر عروسک باربی به قیمت سه دلار فروخته می شد. اما اکنون هر عروسک باربی اصل ساخت کمپانی متل تا 4500 دلار قیمت دارد. طراح تغییرات باربی در آمریکا در کمپانی متل، جک رایان است. وی قبل از آن در پنتاگون (وزارت جنگ آمریکا) طراح موشک های اسپارو و هاوک بود. شرکت متل او را به خاطر تخصص و استعدادش در شناخت فرم هیکل زنان استخدام کرد. در 1961 کمپانی متل عروسک کن را تولید کرد. این عروسک پسری بود با لباس های شیک و موهای قهوه ای که برگرفته از نام پسر آقای هندلر رییس کمپانی متل بود. به این ترتیب باربی صاحب یک دوست پسر شد. بعدها در سال 1963 عروسک میچ و در سال 1965 عروسک اسکیپر به جمع کن و باربی پیوستند.
در میان عروسک هایی که تاکنون ساخته شده باربی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است چرا که باربی تنها یک عروسک نیست بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه ی جنگ فرهنگی است و به همین خاطر متخصصین فراوانی در تولید، طراحی، تبلیغ و توزیع آن نقش آفرینی نموده اند. به جهت اهمیت این بخش هر یک از ویژگی ها را به صورت جداگانه شرح می دهیم:
همانگونه که در پیش اشاره شد باربی از شخصیت یک زن ولگرد خیابانی آلمانی به نام لی لی گرفته شده که پس از جنگ به عنوان زنی محبوب خودفروشی می کرده است. اما این جک رایان بود که به خاطر استعداد ویژه اش در شناخت فرم بدن زنان، لی لی را به چهره ای آنگلوساکسون تبدیل نمود و سرانجام باربی را خلق کرد. دختر 20 ساله ای که پاهای بلند و فیزیک بدنی لاغری داشته و نمایشگر یک قد 195 سانتی متری است. باید توجه داشت که این ویژگی نمایشگر دوران جوانی یک دختر است و از همین جا می توان به الگوسازی باربی برای آینده کودکان به خوبی پی برد.
این جک رایان بود که به خاطر استعداد ویژه اش در شناخت فرم بدن زنان، لی لی را به چهره ای آنگلوساکسون تبدیل نمود و سرانجام باربی را خلق کرد. دختر 20 ساله ای که پاهای بلند و فیزیک بدنی لاغری داشته و نمایشگر یک قد 195 سانتی متری است. باید توجه داشت که این ویژگی نمایشگر دوران جوانی یک دختر است و از همین جا می توان به الگوسازی باربی برای آینده کودکان به خوبی پی برد.
طراحی چهره باربی به گونه ای اغراق گونه صورت گرفته که جامع اکثر زیبایی های متصور باشد و البته این طراحی بسیار ماهرانه صورت پذیرفته است. «موی بور و طلایی، گردن باریک و کشیده، گونه های برآمده، دماغ و دهان کوچک، چشمانی درشت و آبی، لبانی پرگوشت، چهره شاداب، پوست روشن، پیشانی و سری متناسب و ... مجموع اعضای چهره باربی را تشکیل می دهد که به ندرت- حتی با هنرمندی تیغ جراحی پزشکان حاذق- هم زمان در یک فرد جمع می شود.
لباس های ظریف، خوش رنگ و خوش دوخت باربی محصول هنر و دستان بزرگترین طراحان لباس دنیاست که در کمپانی متل گرد هم آمده اند. هیچ عروسکی تا به حال به اندازه باربی لباس متنوع، زیبا و اشرافی به تن نکرده و این تنها اختصاص به دختری دارد که نماینده فرهنگ آمریکایی و نمایشگر یک زن تمام عیار آمریکایی است. «عریان گرایی، اشرافی گرایی و مصرف گرایی سه مولفه اصلی لباس های باربی است؛ لباس هایی که زرق و برق خیره کننده اش، جلوه ی شهوانی اندام باربی را مضاعف می کند.»
باربی برای اینکه بتواند نقش تربیتی خود را ایفا کند باید پاسخگوی تمامی سلایق و علاقه ها باشد و در نقش های گوناگونی ظاهر شود. باربی پرستار، باربی معلم، باربی خلبان، باربی ژیمناست، باربی خواننده و ... برای تحکیم الگوسازی این عروسک متولد شده اند. همچنین برای پذیرش این عروسک از سوی ملیت های گوناگون باربی با حفظ استیل بدنی اش (اصالت آمریکایی) در رنگ ها و ملیت های گوناگون نیز ظاهر شد؛ باربی هندی، آفریقایی، چینی، لهستانی و ...
باربی این بار در نقش سیاسی ظاهر شده و می کوشد با تمسخر ارزش های والای اسلامی، شهادت طلبی را به مثابه امری غیر منطقی و منفور جلوه دهد. «باربی انتحاری و شهادت طلب که پس از فریاد ا... اکبر با فشردن ضامن کمربند انفجاریش منفجر می شود به طور غیر مستقیم تلاش می کرد تا فرهنگ شهادت طلبی یا تنها سلاح پیروز و بی رقیب مسلمانان را در میان کودکان به تمسخر گیرد... »
یکی دیگر از کارکردهای باربی تهییج سربازان آمریکایی با پوشیدن یونیفرم نظامی و به دست گرفتن اسلحه ی آمریکایی است. این بار باربی وظیفه دارد افکار عمومی جوانان را با مقاصد جنگ طلبانه ی طراحانش همراه کند: « در طول جنگ عراق و آمریکا در سال 1990 عروسک باربی با پوشش نظامی آمریکایی به تهییج افکار عمومی پرداخت. پس از واقعه یازده سپتامبر نیز باربی با پوشیدن یونیفرم نیروهای نظامی ضد تروریست با ایفای نقش جدید خود به تهییج افکار عمومی پرداخت، تیتر آگهی تبلیغاتی باربی برای نبرد ضد تروریست این بود: باربی- روح آمریکایی»
برای دستیابی به اهداف پیش بینی شده و کارکردهای مورد انتظار، این بازیچه استراتژیک باید به گونه ای متفاوت و در اندازه قابل قبول و با در نظر گرفتن تمام ظرایف هنری و فنی تبلیغ شود. چرا که عصر، عصر ارتباطات است و هر پدیده ای برای حفظ بقا و افزایش تاثیر خود ناچار از در نظر گرفتن حمایت رسانه ای و تبلیغی خویش است. نباید از یاد برد که یکی از کارکردهای رسانه نزدیک نمودن سلیقه مصرف افراد به یکدیگر و کمک به فراگیری استفاده از یک کالاست. «در سال 2001 عروسک باربی در اولین فیلم کامپیوتری خود به نام باربی و فندق شکن ظاهر شد و از آن پس تاکنون تعداد قابل توجهی فیلم کامپیوتری- انیمیشن- فیلم سینمایی و مستهجن در مورد باربی تولید شده است.» یکی از نکات جالب توجه در حمایت رسانه ای از باربی سایت اینترنتی آن است. سایتی که پس از ورود به آن نشانگر شما هم تغییر شکل داده و به پروانه ای بال زنان تبدیل می شود. افراد پس از ورود به سایت « در یک قسمت می توانند بازی کنند، در جایی دیگر با باربی در کنار دریا قدم بزنند یا در منزل جشن تولد بگیرند و ... » و همین امر جذابیت بسیار بالایی برای کودکان ایجاد نموده است.
همانگونه که اشاره شد استیل زندگی آمریکایی باید معرف همه بخش های زندگی باشد. در اینجا صنعت به کمک فراگیری باربی آمده است. امروزه اکثر نیازمندی های دختران با تصویر، رنگ و تبلیغ باربی در بازار کشورهای مختلف از جمله کشور خودمان یافت می شود. آنچنان که به گفته یکی از کارشناسان می توان با هزینه ی حدود یک میلیون تومان، تمام مایحتاج یک دختر را که تبلیغ کننده باربی باشد از بازار جمع آوری نمود، از لوازم التحریر گرفته تا لوازم بهداشتی- آرایشی، انواع لباس، کیف، کفش، خوردنی های مورد علاقه ی کودکان و ... . فراگیری و فروش قابل توجه این محصولات باعث رونق بیش از پیش اقتصادی این عرصه گردیده و زمینه ی تولید آن با کیفیتهای گوناگون و به منظور تامین سطوح مختلف درآمدی را فراهم نموده است.
نظر به اختصار این مقال و از نگاه موضوعی به چند مورد اشاره می شود:
بلوغ زودرس: یکی از کارکردهای باربی پر رنگ نمودن غرایز جنسی در ذهن دختران و آموزش روابط جنسی است و به تعبیر برخی فعالان ضد باربی، آموزگار سکس است در حالی که توان عشق آفرینی ندارد. تقلیل حیا و ترویج اخلاق جنسی مورد نظر باربی از آنجا آغاز می شود که کودک نه تنها می تواند به تعویض لباس های زیر عروسک اقدام کند که به این کار نیز تشویق می شود و در بسیاری از اوقات با اندام جنسی عروسک سر و کار داشته و به تدریج قبح دیدن آن در نظر کودک می شکند. تامل در این موضوع که کودکان در اثر آلودگی ذهنشان به این موضوعات و بلوغ زودرس جنسی، فرصت حضور در دنیای زیبا و دوست داشتنی کودکی را خیلی زود از دست می دهند، تاسف آور است.
سوء تغذیه: اگرچه فرم بدن باربی به گونه ای طراحی شده که بعید به نظر می رسد هیچ زنی بتواند با ویژگی های فیزیکی آن به حیات خویش ادامه دهند، اما در اثر تبلیغات، ویژگی های باربی به مثابه«ملاک زیبایی زن امروز»، باعث شده که بسیاری از زنان و دختران با اتخاذ رژیم لاغری و تلاش در جهت شبیه شدن به فیزیک بدنی باربی در دام بیماری های سوء تغذیه همچون آنورکزیا و بولیمیا گرفتار شوند. « طبق آمار در آمریکا از هر پنج دختر دانشجو یک نفر به بیماری کم غذایی مبتلا است و در سال حدود بیست درصد از افراد مبتلا به این بیماری ها جان می سپارند.این مساله به قدری رایج و نگران کننده است که در برخی از دانشگاه های آمریکا، مواد غذایی رژیمی مانند سالاد در غذاخوری دانشگاه به طرز ماهرانه ای با مواد نشاسته ای آغشته می شود که دانشجویانی که تنها از سالاد تغذیه می کنند دچار بیماری کم غذایی نشوند.» باید توجه داشت که نه تنها دانشجویان که بازیگران و هنرمندان زن با صرف هزینه های فراوان و با کمک جراحان ماهر زیبایی صورت و شکم، تلاش می کنند اندام خود را با اندام باربی، ملکه زیبایی زنان تطبیق دهند. در همین رابطه تلاش فمنیست ها برای افشای ساختگی و غیر قابل واقعی بودن معیارهای زیبایی باربی جالب توجه است :
« باربی با قد بیش از 2 متر، تنها 46 کیلو گرم وزن دارد . در حالی که متوسط قد و وزن زن آمریکایی به ترتیب 163 سانتی متر و 66 کیلو گرم است و اگر عروسک باربی در همان ابعاد جان می یافت ، نمی توانست وزن خود را تحمل کند ، نمی توانست قاعدگی ماهانه داشته باشد و البته به هیچ وجه امکان باروری و بارداری نداشت » در همین رابطه یک ضرب المثل آمریکایی نیز وجود دارد که می گوید : « هر چه قدر لاغر شوی یا پولدار شوی باز هم کم است »
مصرف گرایی و تجمل : پیش تر به این نکته اشاره نمودیم که بزرگترین طراحان لباس دنیا به کمک کمپانی متل شتافته و به طراحی ظریف و زیبای لباس های گوناگون باربی می پردازند . این لباس ها اغلب تجملاتی و متعلق به طبقه ی ثروتمند جامعه است و اگر چه کودک را در رویای زیبای آینده استفاده از آن غرق می کند اما درکناراین حسرت رسیدن به آن نیز دردل او به جای می گذارد . نه تنها لباس که زیورآلات باربی نیز بسیار گران هستند . باربی به ترویج تجمل و مصرف گرایی با توجه به تنوع بیش از حد می پردازد و این یکی از ویروس های کشنده فرهنگ غربی است که باربی به مثابه یک بیمار ، آن را در میان دختران دیگر سرزمین ها می پراکند و ایشان را به بیماری مهلک مصرف گرایی ، تجمل و مادی گرایی دچار می کند .
- دارا و سارا نماد هویت اسلامی و ایرانی
از همان زمان که این خواهر و برادر ایرانی و مسلمان پا به عرصه وجود گذاشتند ، بحث های فراوانی علیه آن ها مطرح شد. حتی بسیاری از محافل داخلی هم به سرکوب این دو کودک معصوم پرداختند . نگاهی واقع بینانه به پیامدهای تولید این خواهر و برادر در کشورهای منطقه و ملاحظه عکس العمل رسانه های غربی و تحلیل صاحب نظران در این رابطه در قضاوت درست ما نسبت به این دو عروسک بسیار موثر است. به همین خاطر تنها به دو نمونه مختصر اشاره می شود:
« راس پیتر در سایت آسیا تایمز می نویسد : چه کسی می توانست پیش بینی کند که این عروسک های چشم قهوه ای بی بو ، بی خاصیت و عقب مانده که شبیه وصله ای بدعنق و بی ریخت هستند ، گام بعدی ایران برای صدور انقلاب باشند ... گر چه این اولین جنگ نیست ولی شاید مهمترین آن باشد . چون گویا سارای ایرانی به همراه برادرش دارا سخت امپراطوری باربی پلاستیکی را به خطر انداخته اند .»
« نشریه یو.اس.ای.تودی در همان زمان با انعکاس خبر ساخت عروسک های ملی در ایران نوشت : باربی کنار برو : سارا با چادر می آید . خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز پوشش چادر سارا را جواب ایران به باربی دانست .»
کمترین خاصیت ظهور دارا و سارا این بود که اولا حساسیت همگان را در برابر تاثیرات مخرب باربی برانگیخت و درک این تهاجم عمیق فرهنگی را در جامعه فراگیر کرد و ثانیا این مساله را در پیش چشم جهانیان روشن ساخت که می توان با تکیه بر فرهنگ بومی و اصیل نمادهای عروسکی تولید کرد و به تربیت صحیح کودکان از این مسیر اقدام نمود .
دقت در پدیده عروسک باربی و تاثیرگذاری آن در طول بیش از نیم قرن هر انسان خردمندی را به تامل وامی دارد که چگونه یک عروسک می تواند این همه تاثیرات مخرب فرهنگی ، اجتماعی ، روانی و .... داشته باشد و چه ماهرانه توانسته از غفلت میلیون ها انسان سوء استفاده کرده و در قلعه ی ذهن آن ها خانه کند. در همین راستا یکی از کارشناسان به زیبایی تعبیر نموده که « باربی اسب تروا است.» ملاحظه دقت و ظرافت در طراحی این سلاح موثر و فراگیر فرهنگی نشان از رصد دائمی تغییرات فرهنگی و سیاسی دنیا توسط سازندگان عروسک باربی دارد . در همین راستا این جمله از براندا آندولینا بازار یاب کمپانی متل بسیار تکان دهنده است که گفته بود : « ما همواره با دقت آمار نوزادان متولد شده را بررسی می کنیم و ترکیب والدین و فرهنگ و زبان آن ها را کاملا در نظر می گیریم.»
از این نکته نباید غفلت کرد که غرب و به ویژه آمریکا برای تعریف انسان معیار خود از همه ی ابزارهای فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و حتی نظامی خویش بهره می برد و البته به کمک و رسانه های ارتباط جمعی پذیرش این مدل و معیار را مطلوب و قابل دستیابی جلوه می دهد . اما روی دیگر سکه مقابله با این هجوم گسترده و استفاده از قابلیت های فراوان اسباب بازی در الگو سازی برای دختران و مادران آینده جامعه است، چنانچه در فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی زن از جایگاه ویژه برخوردار بوده و سلامت او تضمین کننده سلامت جامعه محسوب می شود. اگر چه دارا و سارا و دیگر اعضای خانواده او آغاز قابل تقدیر و موثری در ورود به این مسیر بوده اند اما به هیچ وجه کافی نبوده و پاسخگوی این هجمه عظیم فرهنگی نخواهد بود . موفقیت این امر و دستیابی به الگویی برای تربیت دختران درگرو یک عزم ملی و سامان دهی همه ی توان فکری ، فرهنگی ، اقتصادی و ... برای تحقق آن است و تردیدی نیست که اگر در مسیر تربیت مادران فردای سرزمینمان موفق شویم آن روز است که می توانیم مدعی ترسیم آینده ای روشن و جامعه ای آباد توام با سلامت اخلاقی و روانی برای همه ی مردم باشیم . ان شاءا...
http://muood.org |
ما را یاری کنید ()
نویسنده متن فوق: » کمیل ( چهارشنبه 86/5/24 :: ساعت 5:37 عصر )
»» حماسه بنت جبیل
در ساعات اولیه جنگ ، تصور اولیه رژیم صهیونیستی این بود که با وجود شناسایی نقاط استقرار نیروهای حزب الله و رهبری آن و بمباران سنگین و پی در پی این نقاط توسط اسکادران های نیروی هوایی ، می تواند به حیات سیاسی حزب الله پایان دهد. اما ناچار شد در پایان روز چهارم و پس از آنکه حزب الله ناوچه مدرن ساعر 5 اسرائیل را در سواحل بیروت غرق کرد اذعان کند که با بمباران هوایی کاری از پیش نمی رود
به گل نشستن هواپیماهای فوق مدرن برای رژیم صهیونیستی غیرقابل باور بود. ولی واقعیت داشت و آنها را وادار کرد که اعتراف کنند چهارمین قدرت هوایی جهان ، در مقابله با چریک های حزب الله زانو زده است. درواقع پدیدار شدن بن بست نظامی اسرائیل در جنگ هوایی و دریایی ، تنها یک هفته پس از آغاز جنگ اتفاق افتاد و این در حالی بود که نیروی زمینی رژیم صهیونیستی پیش از این در دهه گذشته ، شکست در مقابل حزب الله لبنان را تجربه کرده بود. ولی به هر حال برای اسرائیل ، چاره ای جز تکیه بر نیروی زمینی وجود نداشت. در این میان ژنرال های آمریکایی ، برای آنکه شکست فاحش هوایی و دریایی رژیم صهیونیستی را بپوشانند اعلام کردند:«سرنوشت این جنگ در روی زمین تعیین می شود.»
از هفته دوم جنگ ، عملیات زمینی رژیم صهیونیستی با اعزام 30 هزار نیروی نظامی به مرز لبنان و فلسطین آغاز شد. ولی چند روز طول کشید تا مهمترین یگان رزمی اسرائیل یعنی تیپ ویژه «گولانی» ، دیواره میانی مرز لبنان را بشکافد و به یک تپه در مجاورت روستای «مارون الرأس» دست یابد! متعاقبآ اسرائیلی ها به تبلیغات فراروان در مورد نفوذ ارتش به منطقه «مارون الرأس» پرداختند و این در حالی بود که تصرف یک روستا با 30 هزار نیروی نظامی اهمیتی نداشت. با این حال 3 روز بعد چریک های مقاومت اسلامی ، آنها را وادار کردند که به آنسوی مرز بگریرند. کماندوهای صهیونیست این بار به شرقی ترین نقطه مرز کوچ کرده و «الطیبه» روستایی دیگر در آن سوی مرز را به محاصره در آوردند. ولی بازهم ناچار شدند عقب بنشینند. آنان این بار در نقطه دیگری در مرز روبروی روستای «عیتاالشعب» ظاهر شدند. ولی بازهم عقب نشستند.
حالا دیگر همه تئوریسین های نظامی و حتی عناصر معمولی هم دریافته بودند که ژنرال ها و سایر نظامیان اسرائیلی ، از اینکه با چریک های حزب الله مواجه شوند به شدت هراس دارند. یکبار برای اینکه قفل جنگ شکسته شود ، یک هلیکوپتر اسرائیل ، حدود 30 نیروی ویژه از تیپ گولانی را روی «تپه مسعود» واقع در 3 کیلومتری روستای «بنت جلیل» پیاده کرد. ولی یک ساعت بعد ناچار شد بازگردد و اجساد نیمه جان و کشته های آنان را به آن طرف مرز حمل کند. در همان روز یک خبرنگار اسرائیلی ، با فرمانده آنان که مجروح شده بود مصاحبه کرد و از وی ، علت شکست ارتش اسرائیل را پرس و جو نمود. او ابهت حزب الله و ترس اسرائیلی ها از چریک های مقاومت اسلامی را اینگونه اعلام کرد:«ما با اشباح در حال جنگیم.»
اما بدون شک سخت ترین نبردها میان کماندوهای اسرائیلی و چریک های مقاومت اسلامی ، در روستای «بنت جلیل» اتفاق افتاد. ارتش صهیونیستی ، هیچگاه «کابوس جنگ در بنت جلیل» را از یاد نخواهد برد. یکی از فرماندهان مقاومت در معرکه بنت جلیل می گوید:«از جمله دلایل حملات ددمنشانه و ویرانی این روستا توسط اسرائیل آن بود که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله پس از عقب نشینی اسرائیل در سال 2000 در سخنرانی حماسی خود در این روستا ، رژیم صهیونیستی را از خانه عنکبوت سست تر خوانده بود.» یکی از سربازان اسرائیلی که در عملیات بنت جلیل حضور داشت ، در مصاحبه با یکی از روزنامه های اسرائیلی گفته است:«نام عملیات ما «تور فولادی» بود تا پاسخ محکمی به سخنان نصرالله بدهیم. اما رؤیای ما جهت سیطره بر این روستا ، هرگز تحقق نیافت!» منابع اسرائیلی بارها ادعا کردند که موفق به تصرف کامل بنت جلیل شده اند. اما به فاصله چند ساعت ناچار به اعتراف شدند که نبرد در این روستا ادامه دارد و اشغال کامل آن عملی نشده است.
اسرائیلی ها قبل از هجوم ، در میان درختان زیتون اطراف بنت جلیل پنهان شدند. اما نمی دانستند که این درخت ها ، متعلق به اهالی روستا بوده و از وضعیت آن آگاهی کامل دارند. لذا همین درختان زیتون ، تبدیل به کمین های مرگباری علیه سربازان ارتش رژیم صهیونیستی شد. طبق اعتراف رژیم صهیونیستی ، 35 تن از نیروهای اسرائیلی در معرکه بنت جلیل به هلاکت رسیده و 20 تانک منهدم شد. یکی از فرماندهان ارتش اسرائیل می گوید:«ما عملیات زمینی را از روستای مارون الرأس در نقطه مرزی آغاز کردیم و پس از اشغال این روستا ، به سمت بنت جلیل حرکت کردیم. اما بعدها فهمیدیم که مارون الرأس برای ما ، تنها یک تله بود و عناصر حزب الله در قتلگاه بنت جلیل انتظار ما را می کشیدند و طولی نکشید که در مثلث عیناتا - بنت جلیل - مارون الرأس گرفتار شدیم.
بنت جلیل در طول جنگ ، طی سه مرحله مورد حملات و بمباران وحشیانه ارتش اسرائیل قرار گرفت که مرحله سوم ، کاملآ صبغه انتقامی داشت و روستا تبدیل به ویرانه شد. حمله زمینی در 24 جولای با پیشروی یک گردان پیاده ارتش اسرائیل آغاز شد که مورد حمایت یگان زرهی و تانک بود. در همان ابتدای درگیری ها ، 2 سرباز اسرائیلی کشته و چند تن دیگر مجروح شدند و اهالی بنت جلیل شاهد بودند که نیروهای اسرائیلی در حالی که می گریستند ، جنازه ها و مجروهان را به عقب می کشیدند. در مرحله دوم ، کماندوهای اسرائیلی شبانه از جنوب عیناتا به سوی بنت جلیل یورش بردند. اما طولی نکشید که در کمین نیروهای مقاومت افتادند و نبرد تن به تن آغاز شد. در این معرکه ، 8 تن از کماندوهای اسرائیلی کشته و 31 نفر مجروح شده و در نهایت مجبور به عقب نشینی شدند. حمله سوم اسرائیل ، از تپه مسعود شکل گرفت. اما این حمله نیز ناکام ماند و سربازان اسرائیلی ، در خانه های اطراف تپه مسعود سنگر گرفتند. ولی با پاتک روز بعد حزب الله ناچار به عقب نشینی شدند. بالاخره در 29 جولای ، اسرائیل مجبور به ترک بنت جلیل شد و آرامش نسبی بر منطقه حاکم گشت. اما بمباران ها همچنان ادامه داشت. در 9 اوت اسرائیل تلاش کرد بار دیگر با 200 نیرو ، به بنت جلیل حمله کند. اما این نیروها ، بلافاصله در معرض آتش عناصر حزب الله قرار گرفتند. یکی از سربازانی که از این معرکه جان سالم به در برد ، گفته است:«احساس می کردیم درختان زیتون به ما شلیک می کنند و در هر گوشه ، کمینی هولناک نهاده شده بود!»
آخرین مرحله هجوم اسرائیل به بنت جلیل زمانی بود که با بمباران سنگین منطقه ، نیروهای اسرائیلی تصور کردند که هیچ موجود زنده ای در بنت جلیل باقی نمانده است. لذا از منطقه «صف الهوا» شروع به پیشروی کردند. اما دوباره در کمین نیروها مقاومت اسلامی افتاند که به شکل غیرقابل تصوری خود را استتار کرده بودند. ارتش رژیم صهیونیستی تلاش زیادی کرد تا حداقل بتواند پرچم خود را بر فراز محل سخنرانی تاریخی سیدحسن نصرالله در سال 2000 برافراشته کند. اما موفق به این کار هم نشد. یکی از فرماندهان حزب الله می گوید:«اکثر شهدای معرکه بنت جلیل ، در اثر بمباران به شهادت رسیدند و تعداد اندکی نیز در معرکه نبرد زمینی جان باختند. چون غلبه میدانی با بچه های ما بود و ضمن شجاعت وصف ناپذیر ، با منطقه آشنایی کامل داشتند و اسرائیل تنها با بمباران سنگین ، موفق به حذف برخی از آنان شد. نسبت رزمندگان حزب الله در معرکه بنت جلیل در برابر نیروهای اسرائیلی ، 5 تا 10 درصد بود. تعداد شهدا 18 تن از اهالی بنت جلیل و 14 تن از رزمندگان حزب الله بود که 2 تن از آنها ، از فرماندهان برجسته مقاومت بودند. نام این شهدا بر تارک لبنان می درخشد و روزهای پر التهاب حماسه و پایداری را در معرکه نابرابر بنت جلیل ، به یاد لبنانی ها و جهانیان می آورند. روحشان شاد و راهشان مستدام باد...
(منبع : روزنامه یالثارات الحسین (ع